یکی از تفریحات آوا جون اینه که بعد از ظهرها بره پشت بوم مامان جون اینا دوچرخه بازی کنه!(البنه به قول خودش دوخچه)

آوا خانم عاشق فضای سبز و موجودات زنده است.از راه رفتن روی سبزه ها لذت می برد و گلها رو بو می کرد.از دیدن حیوونا در فاصله نزدیک تعجب می کرد.واقعا نمی شد کنترلش کرد.

این لباس خیلی خوشگل و مجلسی هم یکی از کادوهای تولد آواست.

 این لیاس خوشرنگ و خوشگل رو عمو محسن و زن عمو هدای آوا وقتی خیلی کوچولو بود واسش خریدن !

الآن کاملا اندازش شده ،کجایین که ببینین؟!

با اینکه ما فکر می کردیم که آوا از این اسب کوچولو شاید بترسه

یا نخواد که سوارش بشه !اما خیلی هم استقبال کرد و با شجاعت سوارش شد.